هیچ گناهی تو این عالم بزرگتر و نابخشودنی تر از ناامیدی از درگاه رحمت خداوند نیست!

یه روز یه مرد عرب رفت پیش پیامبر گفت من یه گناه بزرگی انجام دادم که فکر نمیکنم خدا منو ببخشه پیامبر فرمودند از رحمت خدا نا امید نباش هر قدر گناه تو بزرگ باشه باز رحمت خدا بسیار بزرگتر از گناه توست مرد عرب گفت ولی بازم فکر نمیکنم گناه من بخشودنی باشه پیامبر فرمودند مگر چه گناهی کردی که فکر میکنی این قدر بزرگ باشه مرد عرب شروع کرد به بیان گناهش گفت من روزی در قبرستان بودم که دیدم جنازه ای را برای دفن کردن آوردند و اقوام ان مرده را شناختم و فهمیدم آن مرده جسد یکی از دختران زیبای عرب است منتظر شدم تا او را دفن کردند و رفتند بعد به سراغ قبر رفتم و آن را شکافتم و به آن مرده تجاوز کردم وقتی میخواستم برگردم ندایی شنیدم که گفت خدا تو را لعنت کند که آبروی من رو بردی پیامبر بعد از شنیدن سخنان مرد عرب فرمودند از من دور شو ممکنه عذاب تو من رو هم بگیره مرد از شدت ناراحتی سر به بیابان زد و به درگاه خدا روی آورد آنقدر ناله و زاری کرد تا خداوند از گناه او گذشت و پیامبر وحی کرد که به خبر دهد که بخشوده شد!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:, | 18:10 | نویسنده : محمد وکیلی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ایران دانلود سنتر